ای قلم سوزلرینده اثر یوخ

وبلاگی فرهنگی اجتماعی و بیشتر سیاسی

ای قلم سوزلرینده اثر یوخ

وبلاگی فرهنگی اجتماعی و بیشتر سیاسی

این وبلاگ معمولا و بیشتر مسائل و اتفاقات سیاسی استانی و کشوری و منطقه ای و بعضا جهانی را مورد بررسی قرار میدهد.
اعتقاد ندارم همه مطالبی که در این وبلاگ نوشته میشود مورد قبول همگان باشد.اما نکته ای که برایم مهم است این است که مطالب بدون هیچگونه کینه و کدورتی و به دور از هواهای نفسانی خودم نگاشته شده است.به نظریات و منطق مخاطبان احترام قائل هستم و تنها انتظارم این است که با انتقادات و پیشنهادات دوستان در فضای مجازی اینترنت هر روز بر بالندگی فکر و اعتقاداتم اعتلاء بخشم. همین

۴۳ مطلب با موضوع «مسائل سیاسی ایران» ثبت شده است

حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در دومین جلسه از مجموعه نشست‌های «محاکمه مردمی در اعتراض به حقوق‌های نجومی»، با بیان اینکه باید تفسیری از شرایط امروز داشته باشیم تا تابلو و مختصات کنونی خود را ترسیم کنیم، اظهار داشت: برای گمراه نشدن از مسیر اصلی باید سه ویژگی را در خود تقویت کنیم، شناخت نقشه راه خودمان، شناخت نقشه راه حریف و مقایسه مواضع و عملکردها با این دو خط.
وی با اشاره به وضعیت رسیدگی و برخورد با موضوع حقوق‌های نجومی، گفت؛ آقای روحانی می‌فرمایند هیچ‌کدام از این‌ها را به دستگاه قضایی نمی‌فرستند و آقای نوبخت نیز گفتند حضرت آقا تأکید کردند دنبال حاشیه‌ها نروید!
طفره رفتن دولت
از برخورد با حقوق‌های نجومی
شریعتمداری اضافه کرد: حضرت آقا فرمودند دنبال حاشیه‌ها نروید مثلاً در اوج مسائل اصلی کشور اجرای کنسرت‌ها را به موضوع روز تبدیل نکنید تا ذهن‌ها منحرف شود اما در مورد حقوق‌های نجومی ‌گفتند خیانت است، هجمه به ارزش‌هاست و مدیران نجومی لیاقت حضور در این پست‌ها را ندارند باید از آقای نوبخت پرسید آیا پرداختن به حقوق‌های نجومی که با این تعابیر در بیانات رهبری آمده است، ورود به حاشیه است؟!
وی با تأکید بر لزوم برخورد با دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی، گفت: این مدیران باید به دستگاه قضایی معرفی بشوند، آقای اژه‌ای نیز گفتند چند پرونده را بررسی می‌کنیم اما تاکنون هیچ نتیجه ملموس و محسوسی به دست نیامده است.
راه تشخیص خودی از غیرخودی
مدیر مسئول روزنامه کیهان بابیان اینکه با بررسی و شناخت نقشه‌های راه، می‌توان سره را از ناسره شناخت، خاطرنشان کرد: امروز جریانی در میدان است که غرب از این جریان به عنوان غریقی که برای نجات خود به هر خس و خاشاکی ممکن است متوسل شود، استفاده می‌کند.
وی ادامه داد: فضای غرق مصنوعی را در نظر بگیرید، فرض کنید کسی را در حالتی از غرق‌شدگی نگه می‌دارند، وقتی این فرد احساس می‌کند در حال غرق شدن است، دلش می‌خواهد به هر چیزی چنگ بزند تا زنده بماند، اگر این جریان را نیز در چنین حالتی قرار دهیم، می‌خواهد برای باقی ماندن در قدرت به هر چیزی چنگ بزند و وقتی حریف این فضا را به وجود می‌آورد، وسیله متوسل شدن آن جریان را نیز در اختیارش قرار می‌دهد. این وسیله جدید، به جای آن که نجات‌بخش باشد، غریق را بیشتر در مهلکه فرو می‌برد مثل برجام که برای رهایی از بی‌فایده بودن آن، به سمت FATF رفته‌ایم!
شریعتمداری بابیان اینکه طرف مقابل، ایران را در شرایط غرق مصنوعی قرار داده است، گفت: آنان ما را به سمت برجام می‌برند و دولت محترم نیز همه نظام و دولت را به وزارت خارجه‌ای تبدیل می‌کند که تنها یک دستورالعمل تک ماده‌ای را دنبال می‌کند و آن دستور کار، مذاکره است.
امتیاز نقد دادیم و نسیه تحویل گرفتیم
وی با تأکید بر اینکه با مذاکره و توافق مخالف نیستیم، یادآور شد: ما را به سمت برجام می‌برند، قرار است این برجام فتح الفتوح، آفتاب تابان و بزرگ‌ترین دستاورد قرن باشد و همه تحریم‌ها را لغو کند اما چندین ماه گذشته و چنین اتفاقی نیفتاده، یعنی ما امتیازات نقد را داده ایم و وعده‌های نسیه گرفتیم.
شریعتمداری بابیان اینکه رفع تحریم‌ها در یک روز و سایر دستاوردهایی که مدعی آن بودند، محقق نشد، خاطرنشان کرد: همان وعده‌های نسیه را هم یکی‌یکی انکار می‌کنند و دبه درمی‌آورند.
خروجی FATF، ورودی داعش است
مدیر مسئول کیهان به جریانات به وجود آمده پیرامون کارگروه FATF اشاره و عنوان کرد: FATF کارگروه عملیاتی پول‌شویی است که ما هم مبارزه با پول‌شویی را قبول داریم اما نکته مهم برای ما، تعریف آنان از تروریسم است؛  آنان حزب‌الله، سپاه قدس و انصارالله را تروریست می‌دانند، مسئولان ما می‌گویند این سند را با تأکید بر اجرای آن مطابق قانون اساسی امضاء کرده‌اند.این سؤال پیش می‌آید که اگر قرار است پایبندی‌ ما به این سند مطابق قانون اساسی باشد، چرا «ACTION PLAN» یعنی نقشه یا همان فهرست عملیاتی اجرای FATF را پذیرفته‌ایم؟ و پایان ژوئن 2018 به چه معنی است؟ آیا قرار است تا آن هنگام تعریف خود از تروریسم را با تعریف دشمن یکسان کنیم؟!
وی افزود: خروجی FATF، ورودی داعش است برای اینکه شما خودتان را از اقتدار تهی می‌کنید، وقتی کشور از اقتدار خالی شد، تبدیل به لقمه‌ای می‌شویم که برای بلعیده شدن توسط دشمن آماده است.
وی به انگیزه ایجاد گروه‌های تروریستی در منطقه به خصوص داعش اشاره و عنوان کرد: خانم کلینتون در کتاب خاطرات خود با صراحت می‌گوید به 112 کشور مسافرت کردم تا به مجرد اینکه این گروه اعلام موجودیت کرد، آن را به رسمیت بشناسند، نتانیاهو رسماً از آنها حمایت می‌کند و مجروحان داعش را در بیمارستان‌های تل‌آویو و حیفا مداوا و با آنها عکس یادگاری گرفته و منتشر می‌کند.
 شریعتمداری گفت؛ اگر بر اساس FATF قرار باشد نیروهای مقاومت و سپاه و وزارت دفاع را گروه تروریستی بدانیم یعنی دست بِزن خود را در منطقه قطع کرده‌ایم و داعش و سایر تکفیری‌ها را به کشور دعوت کرده‌ایم! مدیرمسئول کیهان افزود: آن وقت آقایان می‌گویند به نیروی نظامی نیاز نداریم!
شریعتمداری خاطرنشان کرد: آقایان دیگر ژاپن و آلمان را مثال نزنند، این دو کشور در میان 10 کشوری که بالاترین هزینه‌های نظامی را دارند در رده هشتم و نهم قرار گرفته‌اند، آنان تحت قیمومیت آمریکا هستند و آمریکا با نوکران خود خصومتی ندارد، اما از اولین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به درندگی و جنایت علیه کشورمان مشغول است.
وی افزود: آقایی که می‌فرمایید «ما باید دست از توان نظامی خود بکشیم»، اولین گام این است که افراد تیم گسترده حفاظت خود را قدری کاهش دهید! چطور شما برای سفر به یک نقطه این همه تیم حفاظت بسیج می‌کنید، آنوقت برای یک کشور با مردم مظلوم نباید حفاظتی وجود داشته باشد؟
هدف امروز دشمن، نفوذ به ساختار نظام است
مدیر مسئول کیهان بابیان اینکه دوران نفوذ کشمیری‌ها و کلاهی‌ها تمام‌شده، خاطرنشان کرد: یک نوع عوامل نفوذ برای تخریب، ترور و جاسوسی می‌آیند، وقتی این افراد لو می‌روند به آنان می‌گویند «عامل سوخته» اما یک نوع نفوذی دیگر داریم که به آنان «فسیل زنده» می‌گویند، این افراد همان کسانی هستند که برای نفوذ به ساختار نظام گسیل‌ شده‌اند.
ویژگی کسانی که قصد نفوذ
به ساختار نظام را دارند
شریعتمداری به بیان ویژگی‌های افراد نفوذی به ساختار پرداخت و گفت: کسی که برای ورود به ساختار یک نظام انتخاب می‌شود، باید دو ویژگی داشته باشد؛ این افراد ابتدا باید سابقه حضور در مسئولیتی شناخته‌شده داشته باشند و مردم نیز آنها را به این سابقه بشناسند و دومین ویژگی این است که به هر علتی با نظام زاویه پیدا کرده باشند.
وی افزود: این دو ویژگی به این معناست که کسانی که سابقه مسئولیت در نظام داشته و به هر دلیلی با نظام زاویه پیداکرده باشند، آماده شکار شدن هستند، وقتی شکار شدند، تابلوی خودی دارند اما شناسنامه آنها خودی نیست.
مدیر مسئول روزنامه کیهان به لزوم توجه به موضع‌گیری‌ها و تابلوهای معرف افراد اشاره و تصریح کرد: وقتی ابن زیاد، هانی را زیر شکنجه گرفته بود، قوم او دارالخلافه را محاصره کرده بودند که اگر به محاصره خود ادامه می‌دادند، تاریخ عوض می‌شد اما «شریح قاضی» پشت بام دارالاماره رفت و گفت بزرگ قوم شما تکریم می‌شود و محترم است در حالی که زیر شکنجه بود.
آقای نخست‌وزیر امام! در مثلث آمریکا، اسرائیل، انگلیس چه می‌کنی؟
وی اضافه کرد: مردم حرف شریح قاضی را باور کردند چون او را به عنوان قاضی دوران امیرالمؤمنین می‌شناختند و نمی‌دانستند این فرد، دیگر آن قاضی گذشته نیست؛  اگر قوم هانی به نکته‌ای که مردم ما در فتنه 88 توجه کردند، توجه می‌کردند تاریخ عوض می‌شد. وی گفت قوم هانی باید از شریح می‌پرسیدند قاضی دوران امام علی(ع) در کاخ ابن‌زیاد چه می‌کنی؟
شریعتمداری گفت، اما مردم ایران در فتنه 88 به این نکته توجه داشتند و می‌پرسیدند؛ «آقایی که نخست‌وزیر دوران امام بودی، امروز در مثلث آمریکا، اسرائیل، انگلیس چه می‌کنی؟»، نخست‌وزیر دوران امام بوده‌ای، خب! الان چه کاره‌ای؟ میزان، حال فعلی افراد است. وی گفت؛ نفوذی که برای نفوذ در ساختار می‌آید، به تدریج از خود مواضعی بروز می‌دهد که می‌توان او را شناخت، مواضع افراد را با خط حرکت و نقشه نظام مقایسه کنید، هرگاه دیدید زاویه دارد، به او شک کنید.
هدف جریان‌ها را
 از مواضع آنان تشخیص دهید
وی با تأکید بر اینکه چنین افرادی در موقعیت‌هایی به هم پیوند می‌خورند، گفت: هرگاه دیدید جریان‌هایی که به ظاهر باهم اختلاف دارند، در موضعی باهم ائتلاف کردند، به تابلوی ائتلاف توجه نکنید ؛ در جریان فتنه دیدید که طرف منافق است و کسی می‌گوید، «من افتخار می‌کنم که با آنان دوست هستم»، «بهاییان را هم در زندان دیدم، آدم‌های خوبی هستند»؛ در جریان فتنه هم منافق، بهایی، مدعی اصلاحات و حتی عبدالمالک ریگی هم آمد، تابلوی این ائتلاف انتخابات بود اما کاملاً مشخص بود این تابلو دروغ است.
مدیر مسئول کیهان بابیان اینکه این ائتلاف دروغین به دنبال براندازی نظام بود، خاطرنشان کرد: ریچارد هاس که از برنامه‌ریزان فتنه 88 بود می‌گفت «دوستان ما در ایران خیلی زود به‌طرف هدف اصلی حرکت کردند» اشاره او به شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام  نشانه است» بود.
وی افزود: کسی که 234 میلیون تومان درآمد نجومی دارد را باید طرد  کنید و این را می‌دانید لذا در تلویزیون از مردم پوزش می‌خواهید، چرا بعد از آن می‌گویید این فرد ذخیره نظام است؟ چرا تعلل می‌کنید؟ هرگاه دیدید چنین تعللی وجود دارد، احساس کنید پیوندی در میان است.
آمریکا به دنبال جنگ نیابتی است
شریعتمداری افزود: چه کسی می‌گوید ایران هراسی بد است؟ ایران هراسی برای توده‌های مردم سایر کشورها بد است که باید برای آنان توضیح داد ولی قدرت‌های استکباری باید از ایران بترسند. آمریکا  از مقابله با ایران وحشت دارد و به همین علت در پی جنگ نیابتی است.
وی با بیان اینکه امروز در شرایط خطیری حضور داریم نه شرایط خطرناک، تصریح کرد: دشمن اصرار دارد بگوید شما در شرایط خطرناک هستید، کسانی که بحران ندیده‌اند شرایط کنونی را بحرانی می‌دانند! بحران زمانی بود که شما با دست خالی انقلاب کرده بودید و هنوز از انقلاب خارج نشده، وارد جنگ شدید.
مدیر مسئول کیهان با بیان اینکه جریان رسانه‌ای دنیا  و دنباله‌های داخلی آنها به دنبال خفه کردن سخنان مخالف خود هستند، گفت: آنان صدای مخالف خود را در سیستم مارپیچ سکوت خفه می‌کنند تا کسانی که اظهار نظر می‌کنند، احساس کنند در اقلیت هستند، نتیجه احساس حضور در اقلیت جامعه، ورود دشمنان منفعل به میدان است و دومین نتیجه آن این است که نسل جدید با دیدن تابلوها، احساس می‌کند دیدگاه شما در اقلیت است.
برجام زمینه جنگ را بیش از قبل ایجاد کرد
مدیر مسئول کیهان با اشاره به فضاسازی‌های صورت گرفته در مورد نتایج برجام، تصریح کرد: در برجام، کلید به‌جای اینکه در بسته را باز کند،  وارونه چرخید و درهای باز را بست، وقتی می‌بینید نتایج هیچ است، بگویید اشتباه کردید و ادامه ندهید اما ادامه می‌دهند، می‌گویند برجام برای ما عزت آورده؟ کدام عزت؟ تحریم ویزا را بعد از برجام وضع کردند، چند تحریم دیگر به تحریم‌ها افزودند. دو روز گذشته نیز کنگره دو مصوبه ضد ایرانی را در دستور کار خود قرار داد؛ می‌گویند ما سایه شوم جنگ را از کشور برداشتیم، شما کدام سایه جنگ را از سر کشور برداشتید؟ شما با عقب‌نشینی‌ها و انفعال خود این زمینه را بیشتر ایجاد کردید.
برای اثبات انقلابی‌گری خود
 منتظر 9 دی دیگری نباشید
وی با تأکید بر اینکه مردم باید در صحنه باقی بمانند و میدان مبارزه را خالی نکنند، گفت: آقا و خواهر انقلابی، پرچمت را بالا نگه‌دار و صبر نکن تا 9 دی دیگری به وجود بیاید و حضور خود را نشان بدهی. اجازه ندهید فضا در اختیار حریف باشد، نظرات خود را با صراحت و شجاعت مطرح کنید و یقین کنید برد با شماست زیرا شما بسیارید و از آنجا که با ایمان پای کار ایستاده‌اید، دشمن از شما می‌ترسد.
در ابتدای این نشست، حاج حیدر رحیم پور ازغدی بابیان اینکه رهبری در تمام اصول و ابعاد مدام امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کنند تا جامعه‌ای عادلانه بسازند، اظهار کرد: تا مسئولین را مجبور نکنیم مجرمان را مجازات کنند، هر روز با قانون‌شکنی‌های بیشتری روبرو  می‌شویم.
مقابله نکردن با فاسدان
 کشور را به سقوط می‌کشاند
وی با تأکید بر اینکه باید نسبت به فساد اطراف خود حساس باشیم، که اگر نسبت به آن واکنشی نشان ندهیم و با این فاسدان برخورد نکنیم، یقین بدانید خدا شما را به حال خود واگذار می‌کند و اگر واگذاشت، به 2500 سال نظام شاهنشاهی مبتلا می‌شویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۴۷
دکتر علی قدسی

دوستان امروز وقتی صندلیهای خالی سازمان ملل را در حین سخنرانی دکتر حسن روحانی را دیدم تازه متوجه شدم که بلی :

اولا پاسپورت ایرانی ارزش پیدا کرده است .

دوما همه دنیا فهمیده اند که نمیتوانند یک ایرانی را تهدید بکنند.

سوما اینکه درهای همه جهان بعد از نفاهم برجام به روی ما باز شده است.

چهارما اینکه از انزوای 8 ساله دکتر احمدی نژاد بیرون آمده ایم.

پنجما اینکه با تدبیر و امید همه دنیا را با خود همراه کرده ایم.

ششما اینکه در راستای تکریم حاجیان شهیدمان و پیگیری مسئله مفقودانمان در منا و برای دلگرمی خانواده حادثه دیدگانمان اجلاس سازمان ملل را ترک کرده ایم و خیلی مسائل دیگر که لازم به ذکر نیست.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۲۳:۴۵
دکتر علی قدسی

بسیج فقط به انقلاب اسلامی و تنها به ایران تعلق ندارد بلکه در هرکجا و هر زمانی که ملت های انقلابی و آزاده از سرمایه های مادی و معنوی و سرحدات ارزشی و جغرافیایی خود در برابر سلطه گران دفاع می کنند و به سنت های لایتغیر الهی یاری می رسانند بسیج به معنای عام آن مطرح است.

در مکتب امام خمینی (ره)، این دفتر را تمام مجاهدان از اول تا آخر امضا کرده اند. این مجاهده یک سنت همیشگی است و در تمامی ابعاد زندگی انسان ها جاری است. طبق آموزه های اسلامی ، حکایت بازگشتن از جهاد اصغر و جنگ سخت و رفتن به جهاد اکبر و نبرد نرم است.

با این توضیح که در اشکال نرم افزاری رویارویی ها، این فرهنگ و شیرازه ملت هاست که مورد هدف دشمنان قرار می گیرد. بررسی دوره معاصر در ایران گرچه برهه ای ممتاز و برای سایر ملت ها، نمونه و مثال زدنی است لیکن در ادامه دوره های گذشته و تکامل تاریخی است که کامل می شود.

رویارویی مردم نواحی شمالی، جنوبی، شرقی، غربی و مرکزی ایران و دشمنان خارجی در دوره های مختلف، در کنار مخاطرات ساختاری و نرم در جامعه ایرانی از قبیل مناسبات شاهانه، استبداد داخلی، اشاعه فرهنگ غربی، بی لیاقتی و دنیاطلبی حکام، فقر و بی پناهی مردم، اختلافات رهبران سیاسی و انباشت انتظارات برآورده نشده جامعه، اهم این متغیرها برای انجام مطالعات تاریخی و بررسی زمینه های وقوع نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی در ایران است.

اما بسیج به معنای خاص کلمه، محصول شرایط دهه اول انقلاب اسلامی است. نویسنده از نسل اول این انسان هاست و شهدا را دست نیافتنی ترین انسان های این جامعه در تمامی نسل ها و ایثارگران را یادگاران و رهروان آنها می داند.

نوجوانان و جوانان آن سال ها و نوجوانان و جوانان این سال ها همه تربیت شده های مکتب اسلام هستند و تفاوت ماهوی باهم ندارند الا این که آنها در صحنه های آزمون دفاع مقدس قرار گرفتند و سربلند بیرون آمدند و اینها در شرایط متفاوت و نرم اما به مراتب پیچیده تر قرار دارند.

و چه بسا اگر آزمون های مشابه برای نوجوانان و جوانان امروز پیش آید بتوانند از پیشکسوتان عرصه های خون و شهادت و در واقع، از پدران و مادران خود گوی سبقت را نیز حتی بربایند.

شرط تحقق این سربلندی و سبقت، خودباوری نسل های دوم و سوم بسیج، ایجاد یک باور عمومی در جامعه نسبت به این نسل ها و برنامه ریزی های فراجناحی و ملی در امور نوجوانان و جوانان است.

باتوجه به این که از پایان دفاع مقدس نزدیک به سه دهه می گذرد تفاوت نسلی بین پیشگامان دیروز، جوانان امروز و  نوجوانان فردا فراتر از  یک نسل دارد می شود.

اگر برنامه ریزی دقیقی می خواهیم انجام دهیم فارغ از این که نسبت به نسل اول بسیج چه کرده ایم باید نسل دوم را دریابیم چراکه نسل سوم بسیج نیز در راه است.

درباره نسل اول بسیج، سال پیش تحلیلی از نویسنده به صورت گسترده در رسانه ها منتشر شده بود تحت عنوان "ایثارگران نسل فراموش شده" که گویای خیلی حرف هاست. گرچه این فراموشی و وضعیت موجود ، ربطی به دولت خاصی ندارد و ناشی از اشکالات ساختاری دولت در ایران است.

من معتقدم ارایه یک تعریف عام از از نسل های دوم و حتی سوم بسیج، شرط لازم برای برنامه ریزی های آینده است. اگر در رقابت های سیاسی ریزش هست و امری بدیهی تلقی می شود اما در امور نوجوانان، لزوماً رویش صددرصد باید مدنظر برنامه ریزان ارشد کشور قرار گیرد و درصد احتمال ریزش و انزوای آنها  در برنامه ریزی های ملی نزدیک به صفر باید محاسبه شود و برای تحقق این ایده، نیازمند برنامه های عملی چندلایه و پرخرج هستیم.

آموزش و پرورش، آموزش عالی، خانواده، رسانه، مسجد، کانون های فرهنگی، مراکز ورزشی، پایگاه های آموزشی و سایر بخش های مرتبط با امور نوجوانان و جوانان باید همانند یک مجموعه واحد ایفای نقش کنند.

گذشته ها قابل جبران است به شرط آن که فرصت های پیش رو از دست نرود. برای اجرای این ماموریت باید یک متولی فرادستگاهی جدید مشخص شود که قدرت و اختیار تصمیم سازی، برنامه ریزی و هدایت امور مربوط به نوجوانان و جوانان را در سراسر کشور داشته باشد.

مدل قدیمی سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت بدنی و یا وزارت ورزش و جوانان فعلی جوابگوی تنوع برنامه ها، رده های سنی و گستردگی ها در این طرح نیست. بسیاری از نوجوانان و جوانان در هیات های مذهبی و امور دینی شرکت فعال دارند و تربیت شده مکتب انسان ساز و جامعه ساز امام حسین علیه السلام هستند و می توان از توان جذبی آنها به خوبی استفاده کرد.

آنها هیچ گاه از کارهایی که به ریزش و انزوای سایر هم سن و سالان خود در جامعه بیانجامد خوش شان نمی آید. پیروی از یک گفتمان غالب، به منزله رد دیگران نیست. اساس دین اسلام بر جذب حداکثری است و درباره نوجوانان، ریزش به هیچ وجه قابل قبول نیست. اجرای این طرح به سرمایه گذاری های عظیمی نیاز دارد اما در بلندمدت به اندازه چندین برابر بازگشت پذیر است و آینده کشور را می سازد.

این سرمایه گذاری های بلندمدت، از حجم سرمایه گذاری ها در زمینه مقابله با آسیب ها و جرائم اجتماعی تاحد فوق العاده چشمگیری می کاهد و عوارض ناشی از وضعیت موجود را به حداقل می رساند و به منویات مقام معظم رهبری برای تحقق سبک زندگی ایرانی-اسلامی در جامعه ما، جامه عمل می پوشاند.

 اگر مقدمات این طرح به خوبی فراهم شود و از مبادی مناسب وارد کار شویم نسل دوم بسیج با جامعه هدف کل نوجوانان کشور یقین دارم به ایران اسلامی، مردم، فرهنگ دینی، شعائر بومی و توسعه درون زای جامعه وفادارتر از نسل اول و نسل های پیش از آن خواهند بود.

این خاصیت یک انقلاب سرزنده، پویا و انسان ساز همانند انقلاب اسلامی است که با گذشت زمان و انباشت تجربه های مملکت داری و مدیریتی در کشور آینده سازان جامعه و سرمایه های انسانی آن تاحد امکان شکوفاتر، پربارتر، فراگیرتر و عمیق تر خواهند شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۲۱:۳۱
دکتر علی قدسی

امروز مکایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به چهارمین نامزد تصدی وزارت علوم رای نداد و کلید دولت تدبیر و امید نتوانست ساختمان شهرک غرب وزارت علوم را باز کند و او را از این تصدی خطیر کنار گذاشت.

اما چیزی که برای همه مهم است این است که آقای روحانی که دولت خود را دنلت اعتدال گذاشته است چه اصراری دارد مبنی بر اینکه چزینه های معرفی شده برای وزارت علوم حتما باید از اعضا و موسسان اصلی جزب دولت ساخته سید محمد خاتمی یعنی جبهه مشارکت ایران اسلامی بوده باشد.

چندین دلیل را برای این کار میتوان ذکر کرد:

اولا آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی 92 همه مشکلات کشور را به دولت آقای احمدی نژاد منتسب میکرد و وعده میداد من با تدبیر و امید این مشکلات را حل خواهم کرد.

دوما عدم توافق هسته ای ایران با کشورهای 1+5 را بدلیل عملکردهای دولت احمدی نژاد میدانست و میگفت من در اسرع وقت توافق کشورهای فوق الاشاره را جلب خواهم کرد و این امر به لغو تحریمهای شکننده منجر خواهد شد.

سوما نه تنها تحریمهای شکننده و فلج کننده برداشته نشده است و توافق نهائی هم امضا نشده است متاسفانه امتیازات زیادی هم به زورگویان عالم داده ایم و اینک که بعد از امضای توافقنامه اقدام مشترک قرار بر این است که در سوم آذر توافقنامه نهائی امضا شود برخوردهای قلدر مآبانه جان کری و کاترین اشتون و دیگران نشان میدهد آرزوی امضا توافقنامه خیال باطلی است و عملی نیست.

لذا دولت سراسیمه با معرفی افراد غیر موجه بعنوان وزیر پیشنهادی وزارت علوم چند هدف عمده را دنبال میکند:

با برجسته نمودن رای عدم اعتماد به وزیر پیشنهادی عملا مذاکرات هسته ای را به حاشیه میبرد تا مردم کشورمان از چند و چون مسائل آن اطلاعی نداشته باشند و در ثانی در صورت عدم توافق و بعبارتی بهتر عدم موفقیت و شکست دولت در وعده های انتخاباتی خود را به حاشیه براند و همه مشکلات خود ساخته را به پای نمایندگان مجلس بنویسد که نمیگذارند کار بکنیم و این همان کار و اقدامی که خاتمی در آخرین روزهای دولت اصلاحات بدنبال نهادینه کردن این مفهوم بود که نمیگذارند دولت کاری بکند.

در هر حال نمایندگان مجلس هم تاکنون همانگونه که نشان داده اند نخواهند گذاشت کسانی که گردانندگان فتنه سال 88 بوده اند در عرصه علمی و سیاسی کشورمان جولان پیدا کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۰
دکتر علی قدسی
آیا واقعا رئیس جمهور به این آمار باور دارد!؟/ روحانی: 400 هزار شغل ایجاد کردیم/ مرکز آمار: 690 هزار نفر طی یک سال اخیر بیکار شده‎اند

در حالی که به گفته مقامات دولت یازدهم، در 8 ساله دولت قبل مجموعا 600 هزار شغل ایجاد شده بود؛ اینک آمار رسمی نشان می‌دهد طی یک سال اخیر همه آن 600 هزار شغل از دست رفته است.

انتقاد از آمارهای اشتغالزایی دولت احمدی‌نژاد، فصل مشترک سخنان یک سال اخیر کابینه آقای روحانی درباره عملکرد دولت سابق بوده است.

درباره میزان اشتغالزایی دولت احمدی‌نژاد آمارهای متناقضی از سوی مسئولان دولت یازدهم اعلام شد؛ اما آخرین حرف در این زمین از سوی وزارت کار دولت یازدهم اعلام شد.

آذرماه سال گذشته علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه دولت یازدهم رسما اعلام کرد که در بهترین حالت در 8 سال دولت احمدی‌نژاد تنها سالانه 75هزار فرصت جدید شغلی ایجاد شد که سرجمع 8 سال 600هزار شغل می‌شود.

 

دولت ژنرال‌ها هرچند رقم نازل سالانه 75 هزار اشتغالزایی دولت سابق را به تمسخر می‌گرفتند؛ اما اینک با انتشار آمار رسمی مشخص شده نه تنها از تکرار این رقم اشتغالزایی ناموفق بوده‌اند بلکه طی یک سال 690 هزار نفر را بیکار کرده‌اند.

 

جدیدترین گزارش مرکز آمار از وضعیت بیکاری کشور حاوی نکات تکان‌دهنده  و نگران‌کننده‌ای از اوضاع بازار کار کشور است.

در حالی که گزارش مرکز آمار از تک رقمی شدن نرخ بیکاری خبر داده است؛ اما جزئیات این گزارش از بیکار شدن 690 هزار نفر طی یک سال اخیر حکایت دارد.

 

طبق گزارش جدید مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی در تابستان امسال نسبت به تابستان سال گذشته نزدیک به 2 درصد کاهش یافته است.

بدین ترتیب در حالی که تابستان سال گذشته جمعیت فعال کشور 24 میلیون و 754 هزار نفر بود این رقم در تابستان امسال به 23 میلیون و 756 هزار نفر کاهش یافته است؛ به عبارت دیگر در یک سال اخیر حدود یک میلیون نفر از بازار کار کشور کنار رفته‌اند.

این کاهش 2 درصدی به معنای آن است که حدود یک میلیون نفر به دلایلی از جمله ناامیدی از یافتن شغل، از بازار کار کشور کنار رفته‌اند. این یک میلیون نفر هم شامل بیکارانی است که از سال‌های قبل بیکار بوده و هم شامل افرادی است که طی یک سال اخیر شغل خود را از دست داده‌اند.

بر اساس ارقام اعلامی مرکز آمار، در تابستان امسال تعداد بیکاران نسبت به تابستان سال گذشته 306 هزار نفر کمتر شده است. این کاهش عددی بیکاران، سبب شده نرخ بیکاری به 5/9 درصد کاهش یابد؛ اما ارقام مربوط به تعداد شاغلان و جمعیت فعال به خوبی نشان می‌دهد که کاهش بیکاری ناشی از اشتغالزایی نبوده، بلکه به علت افزایش بیکاران ناامید از یافتن شغل بوده که سبب کاهش یک میلیونی جمعیت فعال شده است.

به زبان ساده‌تر اگر دولت توانسته بود در یک سال اخیر 306 هزار شغل ایجاد کند بایستی به همین تعداد بر جمعیت شاغلان افزوده می‌شد. ولی ارقام مرکز آمار نشان می‌دهد اتفاقا تعداد شاغلان در همین مدت، 690 هزار نفر کاسته شده است.

 

تابستان 1392

تابستان 1393

تغییر

تعداد شاغلان

22191244

21499772

691472-

تعداد بیکاران

2563624

2257194

306430-

جمعیت فعال

24754868

23756966

997902-

 

این ارقام دولتی، نشان می‌دهد که کاهش بیکاری نه به خاطر اشتغالزایی بلکه به خاطر خروج بیکاران ناامید از یافتن کار از بازار کار از آمارها شده است زیرا مطابق تعریف استاندارد بیکاری، فقط افرادی جزو آمار بیکاران محسوب می‌شوند که از سه هفته قبل از هفته آمارگیری دنبال کار رفته باشند.

با توجه به این که یک ساله منتهی به تابستان امسال را می‌توان سال اول عملکرد دولت روحانی دانست، کاهش 650 هزار نفری تعداد شاغلان در این مدت، کارنامه نگران‌کننده‌ای برای دولت یازدهم محسوب می‌شود. با استفاده از فرمولی که سال گذشته مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس دولت یازدهم برای محاسبه خالص اشتغال در دولت احمدی‌نژاد استفاده کرد، می‌توان اینطور نتیجه گرفت که خالص اشتغالزایی سال اول دولت یازدهم (تابستان 1392 تا تابستان 1393) منفی 690 هزار نفر بوده است.

این در حالی است که طبق محاسبات مسعود نیلی مشاور اقتصادی روحانی، خالص اشتغالزایی در دولت احمدی‌نژاد به طور میانگین سالانه مثبت 14 هزار نفر بود.

 

* خیاط در کوزه افتاد

اما در حالی که گزارش رسمی مرکز آمار از بیکار شدن 690 هزار نفر طی یک سال اخیر خبر می‌دهد، رئیس‎جمهور در گفتگوی تلویزیونی شب گذشته، اعلام کرد که در سال جاری حداقل 400 هزار شغل ایجاد شده است. در همین حال، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت نیز که شب گذشته در یکی دیگر از شبکه‎های تلویزیونی بصورت زنده حضور یافته بود، با تاکید بر ایجاد اشتغال 400 هزار نفری در سال جاری از رسانه‎هایی که در آین آمار شبهه وارد کرده بودند انتقاد کرد، این در حالی است که این مرکز آمار بوده است که در گزارش خود نسبت به آمار ایجاد 400 هزار شغل تشکیک جدی وارد کرده است.

آماری که امروز مبنای گزارش رئیس دولت و سخنگوی آن برای اعلام میزان اشتغال در سال گذشته شده است، همان آماری بود که در دولت دهم میزان اشتغال را سالانه یکی دو میلیون اعلام می‎کرد، اما همان زمان مقامات فعلی دولت یازدهم در پاسخ می‌گفتند چون اظهارات مقامات دولت دهم با گزارش مرکز آمار در تناقض است، بنابراین آمارسازی است و باید به گزارش مرکز آمار استناد کرد.

بر همین اساس و بنا بر رویه دولتمردان دولت یازدهم در برخورد با آمار دولت‎های گذشته، در زمینه آمار میزان اشتغال، تنها باید به گزارش مرکز آمار استناد کرد که بر این اساس، 690 هزار نفر در سال گذشته از کار بیکار شده‎اند.

در غیر این صورت اگر قرار باشد گزارش وزارت کار دولت یازدهم درباره اشتغالزایی 400 هزار نفری در سال جاری را بپذیریم باید گزارش وزارت کار دولت دهم مبنی بر اشتغالزایی 7 میلیون نفری در دولت احمدی‌نژاد را هم بپذیریم.

اما شاید فراتر از این بحث‎های آماری، با یک تحلیل ساده کارشناسی نیز بتوان به این نتیجه رسید که در سایه سیاست‎های سنگین انقباضی دولت و رکود شدید تورمی که دولت را وادار به تهییه لایحه خروج از رکود کرده است، ادعای ایجاد 400 هزار شغل ادعایی متناقض و غیرقابل قبول به نظر می‎رسد.

آفتی که این نوع ارائه آمار می تواند برای دولت ایجاد کند، فرو بردن دولت در توهم موفقیت خیالی و فاصله گرفتن از واقعیات عینی اقتصادی است. بهتر است دولت به جای بازی با آمار و چشم امید بستن به مذاکره با آمریکا، واقعیات عرصه اجرایی کشور را ببیند، بپذیرد و برای اداره آن نه مبتنی بر مذاکرات خارجی که مبتنی بر اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی برنامه هایی عینی و عملیاتی و البته مقرون به نتیجه بریزد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۳ ، ۲۳:۴۸
دکتر علی قدسی
آیا واقعا رئیس جمهور به این آمار باور دارد!؟/ روحانی: 400 هزار شغل ایجاد کردیم/ مرکز آمار: 690 هزار نفر طی یک سال اخیر بیکار شده‎اند

در حالی که به گفته مقامات دولت یازدهم، در 8 ساله دولت قبل مجموعا 600 هزار شغل ایجاد شده بود؛ اینک آمار رسمی نشان می‌دهد طی یک سال اخیر همه آن 600 هزار شغل از دست رفته است.

انتقاد از آمارهای اشتغالزایی دولت احمدی‌نژاد، فصل مشترک سخنان یک سال اخیر کابینه آقای روحانی درباره عملکرد دولت سابق بوده است.

درباره میزان اشتغالزایی دولت احمدی‌نژاد آمارهای متناقضی از سوی مسئولان دولت یازدهم اعلام شد؛ اما آخرین حرف در این زمین از سوی وزارت کار دولت یازدهم اعلام شد.

آذرماه سال گذشته علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه دولت یازدهم رسما اعلام کرد که در بهترین حالت در 8 سال دولت احمدی‌نژاد تنها سالانه 75هزار فرصت جدید شغلی ایجاد شد که سرجمع 8 سال 600هزار شغل  می‌شود.

 

دولت ژنرال‌ها هرچند رقم نازل سالانه 75 هزار اشتغالزایی دولت سابق را به تمسخر می‌گرفتند؛ اما اینک با انتشار آمار رسمی مشخص شده نه تنها از تکرار این رقم اشتغالزایی ناموفق بوده‌اند بلکه طی یک سال 690 هزار نفر را بیکار کرده‌اند.

 

جدیدترین گزارش مرکز آمار از وضعیت بیکاری کشور حاوی نکات تکان‌دهنده  و نگران‌کننده‌ای از اوضاع بازار کار کشور است.

در حالی که گزارش مرکز آمار از تک رقمی شدن نرخ بیکاری خبر داده است؛ اما جزئیات این گزارش از بیکار شدن 690 هزار نفر طی یک سال اخیر حکایت دارد.

 

طبق گزارش جدید مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی در تابستان امسال نسبت به تابستان سال گذشته نزدیک به 2 درصد کاهش یافته است.

بدین ترتیب در حالی که تابستان سال گذشته جمعیت فعال کشور 24 میلیون و 754 هزار نفر بود این رقم در تابستان امسال به 23 میلیون و 756 هزار نفر کاهش یافته است؛ به عبارت دیگر در یک سال اخیر حدود یک میلیون نفر از بازار کار کشور کنار رفته‌اند.

این کاهش 2 درصدی به معنای آن است که حدود یک میلیون نفر به دلایلی از جمله ناامیدی از یافتن شغل، از بازار کار کشور کنار رفته‌اند. این یک میلیون نفر هم شامل بیکارانی است که از سال‌های قبل بیکار بوده و هم شامل افرادی است که طی یک سال اخیر شغل خود را از دست داده‌اند.

بر اساس ارقام اعلامی مرکز آمار، در تابستان امسال تعداد بیکاران نسبت به تابستان سال گذشته 306 هزار نفر کمتر شده است. این کاهش عددی بیکاران، سبب شده نرخ بیکاری به 5/9 درصد کاهش یابد؛ اما ارقام مربوط به تعداد شاغلان و جمعیت فعال به خوبی نشان می‌دهد که کاهش بیکاری ناشی از اشتغالزایی نبوده، بلکه به علت افزایش بیکاران ناامید از یافتن شغل بوده که سبب کاهش یک میلیونی جمعیت فعال شده است.

به زبان ساده‌تر اگر دولت توانسته بود در یک سال اخیر 306 هزار شغل ایجاد کند بایستی به همین تعداد بر جمعیت شاغلان افزوده می‌شد. ولی ارقام مرکز آمار نشان می‌دهد اتفاقا تعداد شاغلان در همین مدت، 690 هزار نفر کاسته شده است.

 

تابستان 1392

تابستان 1393

تغییر

تعداد شاغلان

22191244

21499772

691472-

تعداد بیکاران

2563624

2257194

306430-

جمعیت فعال

24754868

23756966

997902-

 

این ارقام دولتی، نشان می‌دهد که کاهش بیکاری نه به خاطر اشتغالزایی بلکه به خاطر خروج بیکاران ناامید از یافتن کار از بازار کار از آمارها شده است زیرا مطابق تعریف استاندارد بیکاری، فقط افرادی جزو آمار بیکاران محسوب می‌شوند که از سه هفته قبل از هفته آمارگیری دنبال کار رفته باشند.

با توجه به این که یک ساله منتهی به تابستان امسال را می‌توان سال اول عملکرد دولت روحانی دانست، کاهش 650 هزار نفری تعداد شاغلان در این مدت، کارنامه نگران‌کننده‌ای برای دولت یازدهم محسوب می‌شود. با استفاده از فرمولی که سال گذشته مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس دولت یازدهم برای محاسبه خالص اشتغال در دولت احمدی‌نژاد استفاده کرد، می‌توان اینطور نتیجه گرفت که خالص اشتغالزایی سال اول دولت یازدهم (تابستان 1392 تا تابستان 1393) منفی 690 هزار نفر بوده است.

این در حالی است که طبق محاسبات مسعود نیلی مشاور اقتصادی روحانی، خالص اشتغالزایی در دولت احمدی‌نژاد به طور میانگین سالانه مثبت 14 هزار نفر بود.

 

* خیاط در کوزه افتاد

اما در حالی که گزارش رسمی مرکز آمار از بیکار شدن 690 هزار نفر طی یک سال اخیر خبر می‌دهد، رئیس‎جمهور در گفتگوی تلویزیونی شب گذشته، اعلام کرد که در سال جاری حداقل 400 هزار شغل ایجاد شده است. در همین حال، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت نیز که شب گذشته در یکی دیگر از شبکه‎های تلویزیونی بصورت زنده حضور یافته بود، با تاکید بر ایجاد اشتغال 400 هزار نفری در سال جاری از رسانه‎هایی که در آین آمار شبهه وارد کرده بودند انتقاد کرد، این در حالی است که این مرکز آمار بوده است که در گزارش خود نسبت به آمار ایجاد 400 هزار شغل تشکیک جدی وارد کرده است.

آماری که امروز مبنای گزارش رئیس دولت و سخنگوی آن برای اعلام میزان اشتغال در سال گذشته شده است، همان آماری بود که در دولت دهم میزان اشتغال را سالانه یکی دو میلیون اعلام می‎کرد، اما همان زمان مقامات فعلی دولت یازدهم در پاسخ می‌گفتند چون اظهارات مقامات دولت دهم با گزارش مرکز آمار در تناقض است، بنابراین آمارسازی است و باید به گزارش مرکز آمار استناد کرد.

بر همین اساس و بنا بر رویه دولتمردان دولت یازدهم در برخورد با آمار دولت‎های گذشته، در زمینه آمار میزان اشتغال، تنها باید به گزارش مرکز آمار استناد کرد که بر این اساس، 690 هزار نفر در سال گذشته از کار بیکار شده‎اند.

در غیر این صورت اگر قرار باشد گزارش وزارت کار دولت یازدهم درباره اشتغالزایی 400 هزار نفری در سال جاری را بپذیریم باید گزارش وزارت کار دولت دهم مبنی بر اشتغالزایی 7 میلیون نفری در دولت احمدی‌نژاد را هم بپذیریم.

اما شاید فراتر از این بحث‎های آماری، با یک تحلیل ساده کارشناسی نیز بتوان به این نتیجه رسید که در سایه سیاست‎های سنگین انقباضی دولت و رکود شدید تورمی که دولت را وادار به تهییه لایحه خروج از رکود کرده است، ادعای ایجاد 400 هزار شغل ادعایی متناقض و غیرقابل قبول به نظر می‎رسد.

آفتی که این نوع ارائه آمار می تواند برای دولت ایجاد کند، فرو بردن دولت در توهم موفقیت خیالی و فاصله گرفتن از واقعیات عینی اقتصادی است. بهتر است دولت به جای بازی با آمار و چشم امید بستن به مذاکره با آمریکا، واقعیات عرصه اجرایی کشور را ببیند، بپذیرد و برای اداره آن نه مبتنی بر مذاکرات خارجی که مبتنی بر اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی برنامه هایی عینی و عملیاتی و البته مقرون به نتیجه بریزد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۳ ، ۲۳:۳۳
دکتر علی قدسی

گفت: از چالش هسته‌ای چه خبر؟! به کجا رسیده؟!
گفتم: طرف مقابل باج می‌خواهد و ما هم که اهل باج دادن نیستیم.
گفت: کمپین 6 کارگردان چی شد که برای آمریکا پیام ضعف و ذلت فرستاده و گفته بود «هر توافقی از عدم توافق بهتر است»!
گفتم: یکی از آنها که اعلام کرد فریبش داده‌اند و منظورش اعلام ذلت در برابر دشمن نبوده است و 5 نفر دیگر هم که با بی‌محلی روبرو شدند.
گفت: اصلاً چرا درباره چیزی نظر می‌دهند که از آن اطلاعی ندارند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! از قدیم و ندیم گفته‌اند «هر کسی کار خودش، آتیش به انبار خودش»! می‌گویند؛ یارو که خیلی اهل مد و تجملات بود مشغول مشاهده یک بحث هسته‌ای از تلویزیون بود. رفیقش پرسید از مذاکرات چه خبر؟ گفت؛ هیچی! اشتون که همون کت قبلی تنشه! چکمه‌هایش هم که خیلی افتضاحه! ولی ساعتش جدیده!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۲۸
دکتر علی قدسی

بسم الله الرحمن الرحیم
چرا باید بگوییم "امام خامنه ای"؟
غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی
آزادی
دموکراسی
و حقوق بشر
و شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی با
امپریالیسم
و برابری
افکار عمومی را اداره می‌کردند.

امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود.
سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.

۱۰ سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، پیدا نشد!
همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».
یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی».
آن موقع ما امتحان کردیم که رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم ۶۰.۰۰۰ مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!

سال ۵۹ از یکی از اساتید یهودی آلمان پرسیدند:
«استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی»؟
خنده‌ای کرد و گفت:
«آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!»
کیفش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود.
گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد.
وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد.
آنوقت ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم.
کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است.
از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله" چون "امام" یک بار معنوی دارد!
از طرفی، ایشان آنطور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!».

شهریور ۵۸ که در مجلس خبرگان قانون اساسی، شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود.
امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی برو کنار، آقای بهشتی اداره کند.
وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم.
بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد.
امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود.
سر یک کلمه کشور ریخت به هم!

امامت‌محوری
امّت‌گرایی
عدالت‌گستری
و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین
اساس تئوری امام خمینی بود.

امام خمینی از دنیا رفتند.
آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفت:
۱- «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان "امام" بگوییم»
۲- «خبرگان مرجع تعیین نکرده است»
یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.

وقتی ایشان جای کلمه «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» هم شد «ملّت».
یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم.
وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».

اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداء و به نظام تحمیل کردند، کلمه‌ی «توسعه» بود.
فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.

در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»!
خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی.
«مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛
یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!

پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، خواسته یا ناخواسته توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.

تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.

مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!».
اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم!
روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم!
مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟!
و ...
بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد.

آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آنجا نامه می‌نویسد به این عنوان:
«حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای»!
یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام خامنه‌ای».
سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای!
آن وقت ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
شما هر لعنتی که به دشمنان بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید « امام خامنه‌ای».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۳ ، ۲۱:۲۷
دکتر علی قدسی
آی بیسواد
در دیدار آقای دکتر حسن روحانی با دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس صحبت از این شد که بعله اولین دیدار نخست وزیر انگلیس با رئیس جمهور اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی انجام شد و تعدادی از روزنامه های زنجیره ای از لب و لوچه شان آب میریخت که بعله دیوار یخ بین دو کشور آب شد و یا اینکه دیوار بی اعتمادی بین ایران و انگلیس فرو ریخت و عده ای بی مزه تر گفتند که بعله دیدار دو رئیس جمهور با هماهنگی و نظر مثبت دولت آمریکا صورت پذیرفته است و از این صورت مسئله میخواستند غیر مستقیم این مفهوم را القاء کنند که دیوار بی اعتمادی بین ایران و آمریکا هم در حال فرو ریختن است و از این حرفها.
اما ساعاتی بعد این نشئگی اصحاب اصلاحات و  رسانه های زنجیره ای دوام نیاورد و آن زمانی بود که دیوید کامرون در سازمان ملل از ایران اسلامی بعنوان خطری برای امنیت جهانی نام برد و گفت ایران حامی تروریسم است و حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود و از این حرفها.
و من مانده بودم که چه بگویم؟ بگویم آی بیسواد ها که از سواد فقط مدرک دکترای آن را یدک میکشید و از الفبای سیاست یا خبر ندارید و یا غیرت و مردانگی تان فراموش شده است .آهای بیسوادها در این 200 یا 300 سال اخیر هنوز که هنوز است دولت انگلیس یا همان بریتانیای کبیر دیروز که خورشید در شرق آن طلوع و در غرب آن غروب میکرد و بعنوان استعمار پیر یا بهتر بگویم بعنوان روباه مکار شناخته میشود آیا آنها را با این ظلم و جنایت در طول قرون اخیر باز هم نشناخته بودید؟
عجب شما بیسواد تشریف دارید!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۳ ، ۲۳:۱۷
دکتر علی قدسی


گفت: دکتر روحانی رئیس جمهور کشورمان گفته است «برنامه ای برای ملاقات با اوباما ندارم ولی همه چیز ممکن است»!

گفتم: خب! اوباما چی گفته؟!

گفت: اوباما گفته است؛ «من هم برنامه ای برای دیدار با روحانی ندارم ولی اگر او بخواهد استقبال می کنم»!

گفتم: ای دل غافل! انگاری قرار است باز هم اقدامات «نابجایی» اتفاق بیفتد.

گفت: چرا نفوس بد می زنی؟! از کجا می گویی؟!

گفتم: بچه ای با قهر از سر سفره کنار رفته بود و می گفت آبگوشت دوست ندارم! مادرش محض احتیاط مقداری گوشت کوبیده برایش کنار گذاشت و بچه در حالی که زیرچشمی مراقب اوضاع بود به مادرش گفت؛ من که قهر کرده ام و چیزی نمی خورم! ولی این گوشت کوبیده را برای هرکس کنار گذاشته ای، خیلی کم است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۴۶
دکتر علی قدسی